فرش ایران تبلورفرهنگها، آیین ها وباورهای سرزمینی است که در طی قرون و اعصار دستخوش تحولات و رویداد های تلخ وشیرین بسیاری بوده است وهم ازاین روست که دستیابی به ریشه های اصلی و مفاهیم واقعی نمادها ونمایه ها ی موجود، جز با حدس وگمان بااتکا به قراین وشواهد مبهم وناقص امکان پذیر نمی‌باشد.

چنانکه حتی در اثبات انتساب یک فرش تاریخی به یک مکان مشخص هم سبب اختلاف نظر وحتی گاهی تنشهای مغرضانه ، میان محققین وکارشناسان بوجودآمده و  معمولا هریک به فراخور تمایلات ودیدگاههای شخصی اقدام به اظهار نظر نموده اند که باحقیقت ماجرا فرسنگها فاصله دارد . باری به هرجهت کشف رمز وراز یک فرش مستلزم مطالعات عمیق در عرصه های گوناگون فرهنگی ،هنری،تاریخی واجتماعی و شناخت ویژگیهای بومی ومهمتر ازهمه شناخت شیوه های سنتی بافت هرمنطقه با ویژگیهای فیزیکی الیاف ومواد رنگزای آن منطقه میباشد.

بااین مقدمه که گویای تنگناهای موجود درشناخت فرش ایرانی بصورت صحیح تحلیلی است،قالی شناسان را بر آن میدارد که مبانی نظریات خود را برفرضیات تجربی وفراوانی نمونه های موجود درچهارچوب مقطع مشخصی از تاریخ فرشبافی بنانهند .این فراوانی نمونه ها وشیوه ها بیش از هر منطقه در شمال غرب ایران نمودعینی پیداکرده وبسیاری ار محققین رشد وتعالی این هنررامرهون هنرمندان این خطه میدانند.ودراین راستاانتخاب تبریز بعنوان پایتخت فرش جهان ازسوی شورای عالی صنایع دستی آسیا واقیانوسیه وثبت آن دریونسکوقابل توجه است که در مرکزیت حوزه های بافندگی در شمالغرب ایران قرار میگیرد.

شمالعرب ایران یکی از مهمترین قطب های قالیبافی جهان محسوب میشود . که ارتباطات گسترده وپیوسته ی تاریخی وجغرافیایی آن از یک طرف با قفقاز و ازطرف دیگر با آسیای صغیر ویژگی های منحصر بفردی را از نظر فرهنگی، اجتماعی و مخصوصا در زمینه های هنر های مردمی به این منطقه  بخشیده است .آمیزش های قومی وقبیله ای طی هزاران سال و رفت وآمد های مکرر اقوام مختلف در شکل گیری این وضعیت سهم بسزایی داشته است آذربایجان که در ادوار مختلف تاریخی گذرگاه تمدنهای گوناگون بوده، نقش مهمی در تبادلات فرهنگی اجتماعی و سیاسی ایران وکشورهای همسایه داشته است، از دیر باز بعنوان منطقه ای پویا وزنده درزمینه های مختلف از جمله هنر های دستی مطرح بوده است . گسترش و فراگیری این پدیده مرهون عشایر وایلات کوچرو آن است  که گا هی از شمالی ترین مناطق آذر بایجان و اران تا جنوبی ترین جلگه های فلات ایرن در حرکت و تکاپو ی مداوم بوده اند .قبایل شاهسون و افشار ازمهمترین این کوچرو ها بودند که نقش آنها در انتشار مکتب های مختلف قالیبافی در مناطق مختلف ایران مخصوصا درشمالغرب، انکار ناپذیر است .آذربایجان با ییلاق ها و کوهپایه های سر سبز  بعنوان مهمترین ولایت شمالغرب ایران اصلی ترین مسکن و ما وای این عشایر بوده است.

همراه باافت وخیز های فراوان وتحولات ناگزیر که فرش ازابتدای پیدایش به خود دیده است همواره بعنوان یک زیرانداز بسیار عالی وبی بدیل مطرح بوده است.درراستای این تکامل وتطوردرذهن پویاوکمال جوی انسان کاربرد های جدیدی برای این پدیده ی زیبای هنری تعریف  میشود وباتوجه به ظرفیت های فنی وهنری موجود در فرش آنرا از صرف زیر انداز بودن بیرون آورده وجایگاه عالی تری در زندگی انسان پیدا میکند.وبه فراخور این تغییرجلوه های جدیدی ازهنر وزیبایی درترکیب آن جای میگیردو به فراخورنیازهای زندگی روزمره علاوه بر زیر انداز بودن بعنوان وسیله ای برای حفاظت وحمل ونقل کالا های باارزش مطرح میگرددوبه آفرینش های جدیدی بانامها وکاربرد های مختلف ازقبیل چنته، خورجین ، مفرش و پوشش اسب وحتی بالاتر از آن بعنوان تزیین چادربزرگان ایل به آسمالیک (آویز)میرسد.این تولیدات همگام بازندگی عشایری باتمام زیبایی به کمال میرسد.اما باگسترش زندگی در شهر ها واشاعه ی فرهنگ شهر نشینی برآورد جدیدی از نیاز های انسان شهر نشین بعمل می آیدبا این تحول نه تنها دگرگونیهای بزرگی درطرح ،اندازه ورنگ فرش زیر انداز بوجودآمد بلکه افق های جدیدی درکاربرد این پدیده ی ارزشمند بوجودآمد.انسان شهری به این باور میرسد که جایگاه این تابلوی تحسین بر انگیز نه تنهازیر پا نیست بلکه باید در بالاترین مقامهای مجالس ومکانها قرار گیرد. درهمین راست شمایل بافی بعنوان یک فرش صرفا دیواری درعرصه ی فرشبافی ایران ظهور میکند. هرچند در دوره های قبل ترنج ها وقابهای دورنما بعنوان مناظر طبیعی ایده ی دیواری بودن این مناظر زیبا را در ذهن متبادر میکرد اما هیچکدام به مفهوم تابلو فرش تلقی نمیشد.

تبریز که درتمامی این تحولات پیشگام آفرینش وتکاپوی سازنده بود درمقوله ی تابلو فرش نیز تحول بزرگی در بافت تابلو فرش های نفیس وفاخر بوجود آورد.

بدون شک در کوران این تحول که درتاریخ قالیبافی ایران در چهل سال اخیر اتفاق افتاده نقش برادران عالی نسب قابل توجه است . برادران عالی نسب میراث دار حاج علی اکبر عالی نسب یکی از اساتید بنام فرش تبریز میباشند که بااتکا به تجارب ارزشمند خانوادگی پای به عرصه ی تولید تابلو فرش میگذارند که به جرات میتوان گفت نقش این خانواده در معرفی تابلو فرش به عنوان یک اثر هنری ارزشمند برصاحبنظران ودوستداران این هنر پوشیده نیست.

برادر بزرگ این خانواده ی هنرمند استاد میر محمود عالی نسب، ازدوران نوجوانی باپدیدار شدن افق روشن تابلو بافی همراه برادران خودپای به این عرصه نهاد وبنیاد تابلوبافی نوین هنری وحرفه ای درآن کانون نهاده شد.بطوریکه اکثر مدعیان این عرصه تحت تاثیر ایده ها ونوآوریهای آنها میباشند.

استاد میرمحمودعالی نسب که متولد 1332 درشهر تبریز است دراین خانواده ی هنرمند تمام جنبه های فنی وهنری را اعم از طراحی ،رنگرزی وبافت زیر نظر پدر واستاد فراگرفت واندوخته های خودرا باتلفیق دورانهای تحصیل تادانشکده ی تلویزیون وسینمای تهران که افقهای بصری جدیدی درآفرینش تابلو های هنری به اوبخشید.هرکدام از آثاراستاد سرچشمه ی زلالی از تراوش ذهنی پویا وسیال است که در قالب یک تابلو فرش نفیس نمود پیداکرده است.گواه این مدعا استقبال بی نظیر،وتایید وتحسین ارباب نظرو بازدید کنندگان درنمایشگاههای داخلی وخارجی میباشد.درمجموعه ی استاد آثاری از مفاهیم عمیق انسانی وعرفانی است ،که برگرفته از فرهنگ وادب پربار ایران می باشد و هریک از این آثار پشتوانه ی عظیمی از هنر، بلکه تلفیق چندین هنردر یک اثراست که بادقت وظرافتی بیمانند در کنار هم قرار گرفته واثری ماندگار رابوجود آورده است .رجشمار بالا واستفاده از طیف رنگهای زیاد در خلق این آثار جلوه های بصری خاصی به ای ن آثار میبخشد . در سرتاسر جهان، هنردوستا ن وصاحبان کلکسیون های ارزشمند به داشتن یکی از این آثار بر خود می بالند واین خود افتخاری بزر گ برای استاد بشمار میرود.